این دو سه هفته تعطیلی هم تموم شد. از فردا باز کلاس و درس و مشق و تکلیف و کار و برو و بیا و بپز و بشور و بساب و بپاش و بخون و بحث کن و بنویس و فکر کن و کرایه تاکسی بده و بلیت اتوبوس بخر و بخور و بخواب و باز... از روزمرگی میترسم.
خوشحالی یا ناراحت؟
نوشته شده در دوشنبه 86/1/13ساعت 8:28 عصر  توسط کلرجیمن
نظرات دیگران()
کلرجیمن حامدم، تازه وارد 22 سالگی شدهام، اصفهانیم، طلبه پایه 9، هنر را دوست دارم. اینجا هم منبر یا تریبون سخنرانی من نیست. یادداشتهای شخصی، یا شاید برشهایی از شخصیتم. البته آن قسمتهایی که دوستشان دارم. جاری باشید...